رود خروشانی که به تبدیل به مرداب شد
در انتقال راه آهن به مازندران نقش علی اصغر یوسف نژاد آنقدر پرنگ و و پرجلوه بوده که براحتی از آن نمی توان گذشت صرف نظر از انجام این انتقال و یا منتفی شدن آن اما می توان رگه هایی از تلاش برای احقاق حقوق مردم و صرف حق خواستن از سوی فردی که خود را مجاب به پیگیری این کار می کند را دید و بر خود بالید که چنین نماینده ای در مجلس حضور دارد و حتی یک قدم از حق مردم نیز پایین نمی کشد
اینجا استان مازندران است با مردمانی همیشه منزوی که باید حقانیتشان را نادیده بگیرند و مدیرانی بر راس کار قرار گیرند که بیشتر از انکه به فکر بازپس گیری حق مازندرانیان در کشور باشند در اندیشه حفظ میز و صندلی مدیریتشان هستند.
نماینده ای بیشتر از توان مایه می گذارد و برای اجرای سیاست های دولت که بدیهی و مبرهن است پاپیش می گذارد و حتی در اوج فشارهای استانهای سرمایه دار و غنی و گیر دوام می آورد تا بتواند تیمی لیگ برتری را به مازندران بیاورد و از کنار یک تیم، صدها شغل آبرومند دیگر بوجود بیاورد اما وقتی به پشت سرش نگاه می افکند با مدیران ایستاده در عقبی مواجه می شود که توان همگام شدن او را ندارند جالب اینجاست که راه آهن حق مازندرانی ها با این سابقه فوتبالی و تعداد بازیکنان حاضر در لیگ برتر و لیگ دسته اول است و حتی رئیس جمهور مردمی مصوبه ای را در این خصوص از سوی هیئت دولت صادر کرده و موضوع مورد تایید رئیس سازمان تربیت بدنی و وزیر راه و ترابری هم رسید .ولی ناگهان خبر می رسد بخاطر فرافکنی های مدیرعامل باشگاه و تنها بودن نماینده مجلس همه چیز در همان حالت راکد باقی مانده است.
اداره کل تربیت بدنی گویا چندان اهمیتی برای مسئله قائل نیست و خبر ندارد که حضور تیمی لیگ برتری تا چه میزان توجه کشور را جلب خواهد کرد و موجب رونق مازندران خواهد شد و برای همین او هم همانند بسیاری از مدیران همپای یوسف نژاد حرکت نکرد و ایستادن و منتظر ماندن را بهتر از هر حرکتی دانست . مازندران همین شده، رود خروشان و پرنعمتی که امروز تبدیل به مردابی بی حرکت شده، فوران استعدادی که در پستوهای ذهن آنها که حرکتی ندارند می پوسند و نامی از آنها برده نمی شود و تلاش یوسف نژادها همیشه بی ثمر بوده است.
رضا هاشمي/ساري